سید محمود فاطمی
حدود سال 1325ش دزدهایی از کهگیلویه و بویراحمد به حسن آباد آمدند. با اموال و گوسفندهایی که در مسیر دزدیده بودند و با سلاح حدود چهل روز در مزرعه ی درباغ ساکن بودند. در این مدت گوسفندانشان را در زمین های کشاورزی اطراف می چراندند و کسی جرأت اعتراض نداشت. مردم در این مدت در وحشت به سر می بردند که نکند داخل ده شوند و اموالشان را در جاهای گوناگون پنهان کرده بودند.
یک بار چند تن از آنها با سلاح وارد حسن آباد شدند و سراغ خانه ی کدخدا را گرفتند و به خانه ی حاج سید محمدرضا طباطبایی (درگذشت 1345) رفتند. در آنجا فهرستی از نیازهایشان را به او نشان دادند و گفتند: اینها را می خواهیم. اجناسشان شامل قند، چای، توتون، آرد، سیگار، کبریت و چیزهایی از این دست.
برای اینکه آنها در ده دست به دزدی نزنند، حاج سید رضا قبول کرد و به آنها گفت: بروید و به زودی آنها را تهیه کرده برایتان می فرستم. و چنین کرد.
آنها به حسن آباد دستبرد نزدند. به نظرم به این علت این کار را نکردند که در مسیرشان از دامسار و جاهای دیگر اموال فراوان آورده بودند و بیش از آن، توان حمل نداشتند.